سریال دل و کابوس سی و چهارم!
به گزارش مجله آزمون اول، قسمت سی و چهارم سریال دل به کارگردانی منوچهر هادی، چهارشنبه 23 مرداد ماه 1399 وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در این قسمت رستا بالاخره به عقد با نکیسا رضایت می دهد. اصرار های عجیب آوا هم برای کسی شک برانگیز نمی گردد. قرار های عقد گذاشته می گردد و مقدمات مراسم کوچکشان فراهم.
برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت 34 سریال دل اینجا کلیک کنید
اما ناهید، مادر آوا، از یک طرف و آرش از سویی دیگر به اتفاقات مشکوک می شوند. تماس مداوم فیلم بردار عروسی بالاخره جواب می دهد و آرش از حضور خسرو در آتلیه و تهیه فیلم های مقابل درب آرایشگاه با خبر می گردد. فیلمی که آرش هم نسخه ای از آن تهیه می نماید، اما آن چه خسرو به دنبال آن بود و به آن دست هم یافت توجه آرش را جلب نمی نماید.
ناهید نیز به رفتار آوا شک می نماید و بعد از پرس و جو از پزشک تراپیست او و بعد از شنیدن پنهانی حرف های او و نکیسا و دیدن آرش در بیمارستان راهش به خانه خانواده سپنتا می رسد. صحبت کردن با مادر آرش بالاخره باعث می گردد که ناهید تصاویر پراکنده ذهنش را کنار هم گذارد و نقش آوا را در اتفاقات اخیر زندگی شان کشف کند.
انتظار تغییر در فرایند سریال دل بعد از گذشت سی و چهار قسمت انتظاری بی فایده است، اما این موضوع تحمل آن را آسان تر هم نمی نماید. شخصیت پردازی دل از اختلالات روحی و شخصیتی استفاده نمی نماید تا شخصیتی پیچیده و چند بعدی را خلق کند. بلکه بیشتر به نظر می رسد که صحنه های صحبت شخصیت ها با پزشکان روان شناس که بسیار هم مصنوعی از آب در آمده اند صرفا پیدا کردن توجیهی برای اعمال و رفتار غیر منطقی و عجیب شخصیت های داستان است که البته باز هم کاملا در این امر نیز ناموفق است.
گیریم رستا عملا جنازه ای است که نمی تواند تصمیم درستی برای خودش بگیرد، اما ناهید چرا در مقابل تصمیم احمقانه و خنده دار رستا مقاومتی نمی نماید؟ رستا که همه سریال مثل جنازه ای متحرک بود، اما چرا در مقابل اتفاقی که برای خسرو افتاده است ناهید و پسرش حتی قطره اشکی هم نمی ریزند. پسر نوجوانی در آن سن به راحتی وقتی پدرش روی تخت بیمارستان است بعد از مدرسه پاپیون می زند و به مراسم عقد خواهرش می رود؟! پس نویسنده و کارگردان فراموش نموده اند که چند قسمت را به تاثیر و تاثرات همین پسر نوجوان اختصاص داده بودند؟
انگیزه ناهید برای رفتن به خانه خانواده سپنتا چیست؟ آخر مگر از این بدتر هم می گردد؟ چنین فیلمنامه چنین سکانسی فقط در کلاس های فیلمنامه نویسی ایرج ملکی می تواند قابل قبول باشد. نویسنده کاراکترش را بدون انگیزه، بدون دلیل و همینطور از سر بیهودگی به جایی راهنمایی می نماید که در آن جا حرف هایی را بشنود چیز هایی برایش روشن گردد. وقتی نه ناهید انگیزه ای دارد و نه توران فقط انگیزه نویسنده می تواند آن ها را به تبادل نظر بکشاند.
منبع: فراروسفر به تایلند: سفر به تایلند | تور تایلند ارزان، تور لحظه آخری، تور نوروز 98، بهار، تابستان، پاییز، زمستان را همراه ما باشید.
ساری فان: ساری فان | مجله سرگرمی،خبری و آموزشی اینترنتی