غرب از نگاه غرب

به گزارش مجله آزمون اول، غرب افسون خود را از دست داده است. افسون یا جادو کلمه مناسبی برای این خاصیت است: قدرت و اقتدار غربی به مثابه یک واقعیت به جای خود، اما یک عنصر جادویی نیز در آن وجود داشت؛ چون بخش قابل توجهی از قدرت غرب در قانع کردن مغلوبین و افکندن این ترس در دل آنان بود که نمی توان غرب را شکست داد.

غرب از نگاه غرب

به گزارش خبرنگاران به نقل از خبرگزاری فارس؛ ایالات متحده به خاطر چند دلیل اساسی بر قرن بیستم سیطره داشت. یکی اینکه توانایی فراوری آمریکا از هر کشور دیگر بسیار بیش تر بود. شاید گویاترین تصویری که از این توانایی فراوریی می توان داد، خروجی فراوریی خیره نماینده این کشور در جنگ دنیای دوم بود که برای مثال 300 هزار هواپیما فراوری کرد، یعنی تقریبا دو برابر میزان کشور دوم بعد از خود.

قابلیت ابداعی این کشور نیز هنگفت بود؛ از هواپیما گرفته تا تجهیزات مخابراتی تا خطوط مونتاژ. ایالات متحده بسیار مبتکر بود و به همان اندازه، به کارگیرنده ابتکارات متعدد تغییردهنده ای نیز بود. سوم آنکه بر خلاف بیش تر دنیا غیر آنگلوساکسون، این کشور از نظر سیاسی باثبات بود؛ به گونه ای که حتی زیر فشارهای رکود عظیم سیستم سیاسی آن به قوت خود باقی ماند. چهارمین عامل نیز این بود که رویای آمریکایی آنقدر واقعیت داشت که جذابیت داشته باشد. اما امروز از این چهار عامل چه باقی مانده است؟ بخش اعظمی از فراوری این کشور به چین منتقل شده است. از نبوغ و ابتکار آمریکایی چه باقی مانده است؟ یک آیفون بدون دکمه را نمی توان در همان سطح اپل یک قرار داد. در خصوص ثبات سیاسی نیز هرکس که در خاتمه ژانویه 2021 در کاخ سفید نشسته باشد، نیمی از جمعیت او را به چشم یک مزاحم خواهند دید که پیامدهای چنین نگاهی در خیابان ها نیز انعکاس خواهد داشت.

امروز این رویای آمریکایی که شرایط فرزندانتان ـ بر اساس هر معیاری ـ از شما بهتر خواهد بود، فروپاشیده است: فرزندان زیر فشار خردنماینده بدهی های غیرقابل بازپرداخت و قراردادهای عاری از هرگونه تعهدی به اجبار خود را در زیرزمین خانه والدینشان پنهان می نمایند و هر اتفاقی که برای رهبر غرب بیفتد، بر سر دیگر کشورهای غربی نیز می آید. چشم انداز پیش رو محدود، بی ثبات و یاس آور است.

چگونه این رخ داد؟ دلایل زیادی برای این اتفاق وجود دارد، اما به عنوان عمده ترین عامل می توان از یک دوگانه همیشگی نام برد؛ جنگ و هزینه ها. جنگ های بسیار زیاد در دوره افزایش قدرت آن. جنگ ها برای غرب مطلوب بودند، اما دیگر به عاملی برای پیروزی آنها تبدیل نمی شد و با شکست هم مالوف نبود. هزینه بیش از حد به بدهی بیش از حد منجر می گردد. بدهی برای سرمایه گذاری با ارزش است اما برای مصرف نه. اندک اندک دارد روشن می گردد که در واقع تاریخ حرکت خود را از سر گرفته است.

در یک کلام باید گفت که غرب افسون خود را از دست داده است. افسون یا جادو کلمه مناسبی برای این خاصیت است: قدرت و اقتدار غربی به مثابه یک واقعیت به جای خود، اما یک عنصر جادویی نیز در آن وجود داشت، چون بخش قابل توجهی از قدرت غرب در قانع کردن مغلوبین و افکندن این ترس در دل آنان بود که نمی توان غرب را شکست داد.

در این سال ها شاهد از دست رفتن کاردانی غرب ـ که یک جزء ضروری افسون به شمار می رود ـ بوده ایم. نکته ای که یادآور مقاله استفن والت مرگ کاردانی آمریکایی است. همانطور که او به درستی اشاره می نماید، یکی از ارکان قدرت آمریکا ایجاد این تصویر از ایالات متحده به عنوان مکانی بود که مردم آن می دانند چگونه اهدافی جاه طلبانه را برای خود مشخص نمایند و با موفقیت آنها را به نتیجه برسانند. او در خصوص دلایل این افول به چندین مورد اشاره می نماید، ولی می گوید که این اتفاق تحولی طولانی بوده است: با این حال در طول 25 سال گذشته ایالات متحده در تخریب آن شهرت رهبری مسئولانه و لیاقت بنیادین که قیمتی روی آن نمی شد گذاشت، کارهایی اساسی انجام داده است.

شیوع کووید 19 جلوه ای گویا از باطل شدن این افسون را پیش چشم می گذارد. در اتفاقی که احتمالا به عنوان یکی از کنایه آمیزترین رویدادهای قرن بیست و یکم به یاد آورده خواهد شد، شاهد بودیم که شاخص دنیای امنیت سلامت در اکتبر 2019 آمادگی کشورهای دنیا در برابر یک شیوع یا همه گیری را مورد ارزیابی قرار داده بود. در این شاخص آمریکا و انگلیس در رده دو تا از آماده ترین کشورها جای گرفته بودند: آمریکا با امتیاز 100/83.5 و انگلیس با امتیاز 100/77.9 . این شاخص میانگین دنیای را 100/40.2 قید نموده بود. به نظر من این یک شرط تضمین شده است که یک سال بعد هیچ کس نمی توانست بگوید که کدام یک کووید 19 را بهتر مدیریت نموده اند: بعضی ممکن است بگویند که این دو در میان بدترین کشورهای دنیا هستند. دست کم بر اساس یک رده بندی ایالات متحده در ردیف اول و انگلیس در رده پنجم تعداد مرگ و میرها تا 14 نوامبر قرار دارند. به سختی می توان گفت که آنها واجد بیش ترین آمادگی بوده اند.

این نوع رده بندی ها به شدت به داده ها و ستانده ها و فرض های بیان نشده متکی هستند. و بدبینی نخواهد بود اگر به طور خاصی غافلگیر شویم از دیدن اینکه این داده ها و ستانده ها و فرض ها که خود را در رده بندی های شاخص دنیای امنیت سلامت نشان می دهند: در 15 کشور صدر فهرست 9 تن از اعضای ناتو و دو تن از متحدین نزدیک آمریکا جای گرفته اند.

در غرب کاردانی همیشه در رده دوم قرار می گیرد. زمانی بود که کاردانی به صورت معمول در ردیف اول جای داشت و گهگاه در ردیف دوم قرار می گرفت. اما اکنون همیشه در صندلی دوم قرار می گیرد. دوم بعد از چه؟ بعد از تنوع. فهرست دسته بندی های مربوط به تنوع که باید برآورده شوند، به شکلی همیشگی در حال تغییر و گسترش است: نژاد، زبان، جنسیت، ترجیحات جنسی و از این قبیل همیشه در حال بسط داده شدن است. تمام این دسته بندی ها ابتدا باید برآورده شوند، البته به دست افراد کاردان. اما تنها زمانی جایی برای کاردانی باقی می ماند که سایر مطالبات برآورده شده باشد.

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 2 بهمن 1399 بروزرسانی: 2 بهمن 1399 گردآورنده: quiz1.ir شناسه مطلب: 19739

به "غرب از نگاه غرب" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "غرب از نگاه غرب"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید